امروز دوشنبه , 14 آبان 1403

پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)

7,000 تومان
  • فروشنده : کاربر
  • مشاهده فروشگاه

  • کد فایل : 45630
  • فرمت فایل دانلودی : .doc
  • تعداد مشاهده : 7.1k

دانلود تحقیق درمورد فلسفه نظري تاريخ

دانلود تحقیق درمورد فلسفه نظري تاريخ

0 7.1k
لینک کوتاه https://farzinfilegozaresh.pdf-doc.ir/p/abf01fd |
دانلود تحقیق درمورد فلسفه نظري تاريخ

با دانلود تحقیق در مورد فلسفه نظري تاريخ در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق فلسفه نظري تاريخ را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق فلسفه نظري تاريخ ادامه مطالب را بخوانید.

نام فایل:تحقیق در مورد فلسفه نظري تاريخ

فرمت فایل:word و قابل ویرایش

تعداد صفحات فایل:25 صفحه

قسمتی از فایل:

نخستين نكته اي كه در فلسفه نظري به چشم مي خورد اين ادعاست كه تاريخ همچون موجود زنده متحركي است كه روحي دارد و جسمي و عزمي و آهنگي و حركتي و هدفي و قانوني و نظامي و محركي و مسير ي. اين هويت مستقل كه براه خود مي رود و انسانها  را نيز يا تسليم خود مي كند و يا زير چرخ هاي تيز رو و پر شتاب و سنگينش له و مثله مي كند  ازجايي آغاز كرده است و از طريقي ميگذرد و سرانجام  هم به مقصدي ميرسد . فلسفه نظري تاريخ بر اين سراست كه نشان دهد كه اين رفتن و باليدن چگونه صورت ميگيرد و آن نقطه نهايي كه بار انداز تاريخ است كجاست و چگونه از منزل كنوني ، منزل واپسين را ميتوان ولو با ابهام و اجمال تصور كرد ،  و اين رفتن به جبر است يا به تصادف ، و گذر از منازل و مراحل گوناگون تاريخي اجتناب ناپذير است يا چاره پذير . فلسفه نظري تاريخ را ميتوان چنين تعريف كرد كه معرفتي است كه در آن از حركت ، محرك ، مسير و هدف موجودي بنام « تاريخ » بحث ميشود

سه  سؤال اساسي كه هر گونه فلسفه نظري تاريخ عمدتاً به پاسخ آنها مي پردازد بدين قرارند :

تاريخ به كجا ميرود . ( هدف ) .

چگونه ميرود . ( مكانيزم حركت . محرك ) .

از چه راهي ميرود . ( مسير و منازل برجسته حركت ).

ازنظر اين كاوشگران ، تاريخ هويتي حقيقي است نه اعتباري  و به سخني ديگر انسانها و حوادث ، خود تاريخ نيستند بلكه در « تاريخ » اند . تاريخ بشرها را فرا گرفته و در ميدان خود گرد آورده و بر گردنشان رشته اي افكنده و آنها را به جايي كه خود ميخواهد مي كشاند .  هگل كه مي گويد « تاريخ كشتارگاه اراده هاي فردي انسانهاست » و همو كه سخن از«  شيطنت و فريبكاري و مكاري » تاريخ ميگويد ، و ماركس كه انسانها را در برابر حوادث تاريخ تنها « قابله » يي ميشمارد كه فقط بوضع حمل مادر آبستن كمك مي كنند ، و از كشتن نوزاد و با برانداختن نطفه آن عاجزند .و انگلس كه خداي تاريخ را سنگدل ترين خدايان مي شمارد كه ارابه پيروزي خود را از روي اجساد مردگان و طاغيان به پيش ميراند ، همه يكصدا به استقبال هويت تاريخ و بازيگري آن اتفاق دارند و همه توانائي انسان را در برابر تاريخ ، « كشف و وصف » قلمداد مي كنند و طفره و نفي .

توين بي گر چه در كار خود محتاط تر است و اگر چه خود را  حتي فيلسوف تاريخ نيز نمينامد و تنها به ادعاي خود به « تعميم تجربي »  بسنده مي كند اما در نهايت وقتي به نهايت تاريخ مي انديشيد فتوي به سرانجامي مشخص و مقدس ميدهد و بطريق علمي دولتي كليسايي را بر همه عالم در آينده اي دور تسلط و تحكيم ميبخشد . شپنگر ازهمه اينها بدبين تر و جسورتر است و به هيچ روي لحظه اي تردبد و تسامح نميكند . در تاريخ به گمان او هيچ رستاخيزي نيست و هيچ تژاد يا ملتي از خواب مرگ خود هرگز برنخواهد خاست . مرگ براي تمدنها همانقدر طبيعي و محتوم است كه براي انسانها و جانوران .

تاريخ جهان كه در واقع چيزي جز حركت انديشه اي در ذهني نيست نيز از طريق تضادها و تصادمها راه خود را به جلو مي گشايد . هر مرحله نوين تاريخي حاصل نزاع و تركيب (سنتز ) دو مرحله متضاد پيشين است ( تز و آنتي تز ) . اما اين مرحله نوين در عين حال گشاده تر و فراگير تر و بزبان هگل « آزادتر» از مراحل قبلي است . هدف تاريخ رسيدن اندشه مطلق  است بآزادي مطلق و محو فراق وآليناسيون .

سؤال : نظر هگل در مورد فلسفه تاريخ چيست ؟

اولاً تاريخ بطرف هر آنچه آزادتر شدن انديشه متعالي سير مي كند .

ثانياً مكانيزم اين حركت ، نزاع دائمي انديشه مطلق با خود و محرك آن عشق اين انديشه است برهايي از فراق .